0- بررسی اثر چنگش در امپدانس سوزنی زیر-بافت ژیراه و ناژیراه

 بررسی اثر چنگش در امپدانس سوزنی زیر - بافت ژیراه و ناژیراه
 سید محمدعلی ریاضی *، فرزاد توحیدخواه، محمدحسن مرادی، حسن علی صدفی، نادعلی اسماعیلی
 ایران/ بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر/ دانشکده ی فنی/ گروه برق-الکترونیک (E-mail: این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید ) 
چكيده : یکی از اهداف بررسی امپدانس الکتریکی ژیراه و ناژیراه، آگاهی از تفاوت و شباهتهای زیربافتهای آنهاست. در این پژوهش امپدانس الکتریکی توسط ولتاژ گیری از سوزنهای فرورفته در بافت (نقاط مرتبط با روش سوزن درمانی) صورت گرفته است. با این روش اثر چنگش (Grasp) نیز در امپدانس دیده می شود.بر همین پایه، برای توجیه زیست شناسانه ی تفاوت ژیراه با بافت پیرامون یک مدل بافتی پیشنهاد شده است.

واژه‌هاي كليدي: امپدانس، ژیراه(Meridian)، مدل، آرایه ی بافت(Tissuu Matrix)، آژید(Invasive)، چنگش(Grasp)


1-پیش گفتار

سوزن درمانی که ریشه در تاریخ آسیای جنوب شرقی دارد امروزهبعنوان گرایشی از پزشکی همگزین (Alternative Medicine) دوباره مطرح شده است[[1]] و پژوهشهای گوناگونی برای شناسایی بیشتر و دقیقتر آن با ساختارهای علمی موجود در حال انجام است[[2]]. از جمله شناسایی پارسنجهای سوزنگاه ها (Acu Points)و نیز ژیراه ها از دید پزشکی[[3]و[4]] و مهندسی[[5]و[6]]. پژوهشهایی بیانگر کم تر بودن امپدانس الکتریکی و نوری سوزنگاه ها و ژیراه ها نسبت به نقاط پیرامون (نا %20) می باشد[[7]و[8]]. با توجه به چنین مطالعاتی، این پرسش مطرح است که ویژگی بافت حیاتی در واکنش به سوزن گذاری چگونه است؟ و دیگر اینکه تفاوتی بین آرایه های زیستی در ژیراه نسبت به ناژیراه وجود دارد یا نه؟ در این مقاله روشی برای این بررسی این پرسشها پیشنهاد و نتایج آن ارایه میگردد.

2-گزینش ژیراه (های) مناسب برای پژوهش و چگونگی آزمایش (Setup)

برای گزینش نقاط و ژیراه مناسب چند ویژگی عملی لحاظ گردید؛ 1)مستقیم بودن مسیر، 2)دسترسی آسان آن برای کاربر و آسودگی داوطلب، 3) فاصله نسبی با دیگر ژیراه ها برای کمینگی تداخل، 4)فاصله متنوع سوزنگاه ها برای آزمونهای مختلف، 5)قابلیت پوشش جای احتمالی اثر موقت آزمایش. بر این پایه بخشهایی از سه ژیراه پوش-قلبی (Pc4تا Pc7)، معده (St36تا St39) و اسپُرز (Sp13 تا Sp16) گزینش گردیدند[[9]و[10]].

برای اندازه گیری همزمان ولتاژ ژیراه و ناژیراه، و کاهش اثر سوزن، افزار 4الکترودی بهبود یافته پیشنهاد و تهیه شد؛ دو الکترود سطحی (EMG)برای ورود جریان و 4 پروب سوزنی برای دریافت ولتاژ. الکترودهای جریان به فاصله تقریبی 2[Cm] در راستای خط گذرنده بین ژیراه و ناژیراه قرار گرفته و جریان ac با دامنه ثابت (زیر 50[uA]) و در محدوده بسامدی 2 تا 2000 هرتز وارد کردند. ناژیراه در فاصله ی 1[Cm] در دو سوی ژیراه درنظر گرفته شد. مقادیر جریان ورودی و ولتاژ خروجی همزمان ثبت شده و پس از حذف نویزها، محاسبات مربوط انجام گردید. نتایج برای 40 آزمایش در فاصله های طبیعی 1تا3 [Tsun] استخراج شد. داوطلبان در محدوده سنی 25 تا 35 بودند. شکل{1} نمایشی از چگونگی اجرای افزار در فاصله ی 3[Tsun] برای ژیراه اسپرز و ناژیراه موازی آن است. پروبهای ولتاژ از سوزنهای استیل سوزن درمانی یک بار مصرف می باشند.


3-تحلیل داده ها


شکل{2} نمونه ای از سیگنال های ثبت شده در فاصله ی 3[Tsun] روی ژیراه معده را پس از پالایش (Filtering) نشان می دهد. دامنه ی جریان 25[uA] می باشد. در شکل{3} نمونه ای از نمودار اندازه-فاز بر حسب بسامد لگاریتمی (Bode) است. الگوی رفتاری مشابه در آزمونها نشان می دهد که دامنه ی تغییرات امپدانس ژیراه و ناژیراه در 2000[Hz]>f>2[Hz] ناوی شکل است بطوریکه میتوان کمینه ی آنها را در بسامدهای 50[Hz]>f>20[Hz] یافت. تغییر فاز عمده نیز در همین محدوده پدیدار می گردد.

4-تاثیر چنگش در امپدانس آژیدی

یاخته توانایی دریافت مکانیکی نیرو (سوزن ورودی) و تفسیر بیوشیمی آن را داراست[[11]]. همچنین ویژگی فیزوالکتریکی کلاژن درون بافتها باعث پدید آمدن تغییر الکتریکی در بافت و دگرسانی(Remodeling) آن می شود[[12]]. به بیان دیگر در پیرامون سوزن مجموعه ای از نیروهای مکانیکی، شیمیایی و الکتریکی همدیگر را تشدید و پدیده ی چنگش را پدید می آورند که از عوامل ژی گیری (De Qi) است و از سویی به تثبیت سوزن در بافت منجر می شود. سوزن شکل یاخته ها را از حالت کروی به دوکی در می آورد[[13]] و از سویی با تحریک سامانه ی ایمنی التهاب ایجاد می گردد[[14]]. این عوامل میتواند ساختار بافت را متحول و در نتیجه بر روی امپدانس آن اثرگذار باشند.


5-معرفی مدل بافت (واکنش به اثر سوزن)

جدول{1} نمونه ی رسانایی ویژه برای زیرساختارهای عمده بافت حیاتی را نشان می دهد. مقاومت پوست و استخوان بدلیل بزرگ بودن در مقایسه با دیگر مقاومتها می تواند در عوامل امپدانسی چشم پوشی شوند( *). همچنین با توجه به اینکه مسیرهای ژیراه برگزیده که درراستای طولی ماهیچه قرار دارند از امپدانس بزرگ عرضی/شعاعی ماهیچه ای (**) می توان صرف نظر کرد. مقاومت کم پلاسمای یاخته (***) در امپدانس گیری با بسامد پایین، می تواند لحاظ نگردد زیرا غشای یاخته ای مانع گذر جریان می باشد. گرچه چون چنگش باعث در گیری مایع بین یاخته ای و بین بافتی می گردد، مقاومت پلاسما اهمیت می یابد که باید همراه با دیگر عوامل موثر در چنگش دیده شود. بنا براین معادل موثر بافتی برای ارزیابی داده های امپدانس بصورت شکل{4} پیشنهاد می گردد.

در توضیح بیشتر ویژگیهای مدل پیشنهادی بافت داریم که؛

  • التهاب در بافتهای کناری چربی/پوست(پ) باعث کاهش مقاومت آن در نزدیکی سوزن است. بنابراین می توان آنرا به دومنطقه ی پ1 در میانه مسیر و پ2 در نزدیکی سوزن تقسیم کرد. بافت (م) شامل ماهیچه، خون، و چربی پراکنده است. این بافت بدلیل اثر چنگش، در کناره ی سوزن دچار کشیدگی طولی شده و مقاومت آن کاهش می یابد. پس این بافت نیز به دو قسمت قابل تبدیل است؛ م1 درمیانه ی مسیر، و م2 در کنار بخش موثر چنگش.
  • با توجه به تفاوت رفتار امپدانسی ژیراه و ناژیراه در بسامد پایین، پیشنهاد کردیم که یک مسیر ویژه در بین بافتها مدل شود(ژ) که شامل بافت پیوندی و یا اثر آرایه ی ناشناخته ای از یاخته ها و رشته های مولکولی[[15]] باشد. مقاومت کمتر ژیراه بیانگر آنستکه مقاومت این مسیر فرضی نسبت به ماهیچه کمتر است. چنگش و التهاب باعث افزایش فیزوالکتریک بافت و کاهش کشسانی می گردد. به همین جهت منطقه ی درگیر با چنگش را بصورت بخشی مجزا (چ) نشان داده ایم.

                                                                                                   جدول1... ... مقادیر نامی رسانش بافتهای مختلف [[16]]

رسانش [1/Ωm]

توضیح

زیربافت 

رسانش [1/Ωm]

توضیح

زیربافت 

0/50/4 -

طولی (اسکلتی)

ماهیچه

2u – 20u

*

پوست

0/06 – 0/1

** عرضی/ شعاعی

0/04

پوستی

چربی

0/4

ماهیچه ای / پیوندی

0/6

 

خون

0/6

طولی

عصب

0/005– 0/02

*

استخوان

1/5

** *

پلاسما


جمع بندی و نتیجه

دیده شد که ژیراه و ناژیراه دارای امپدانس متفاوت آژیدی در بسامدهای پایین استند. برای توجیه چنین رفتاری، یک بافت ویژه ی فرضی در بین بافت ماهیجه ای مطرح گردید. این بافت می تواند یک ساختار با توانایی بالقوه در واکنش به اثر مکانوشیمیایی سوزن باشد. این مدل بافتی که از پردازش امپدانس الکتریکی گرفته شده است، ویژگی اثر زمانی سوزن درمانی را بهتر توجیه میکند. حضور بافت پراکنده ولی بالقوه، مفهوم ژیراه در سوزن درمانی را شاخص می نماید.


مراجع و نگرآوران



[[1]]E.E.Konofagou & H.M.Langevin, “Using Ultrasound to Understand Acupuncture”, IEEE Engineering in Medicine and Biology, Vol.24, No.2, March/April2005

[[2]] C.Shang, “The past, present and future of meridian system research”, Clinical Acupuncture and Oriental Medicine Vol.1,2000

[[3]] A.Tabosa, Y.Yamamura, E.R.Forno, & L.E.A.M.Mello, “Effect of the acupoints ST-36 (Zusanli) and SP-6 (Sanyinjiao) on Intestinal Myoelectric Activity of Wistar rats”, Electro-acupuncture and intestinal activity Brazilian Journal of Medical and Biological Research, Vol.6,2002

[[4]] M.Wentaow, T.Hua, H.Jiming & C.Lianxin, ”Appearance of liquid crystals in acupuncture points”, Liquid Crystals, Vol.28, No.11, 2001

[[5]]A.C.Ahn, J.Wu, G.J.Badger, R.Hammerschlag & H.M.Langevin, “Electrical impedance along connective tissue planes associated with acupuncture meridians”, BMC Complementary and Alternative Medicine, No.5, May2005

[[6]] Ø.G.Martinsen & S.Grimnes, “Line Patterns in the Mosaic Electric Properties of Human Skin—A Cross Correlation Study”, IEEE Transactions on Biomedical Engineering, Vol., No.1, Jan2003

[[7]] K.G.Chen, “Electrical Properties of Meridians; With an Overview of Electro-dermal Screening Test”, IEEE Engineering in Medicine & Biology, May/June1996

[[8]]J.B.Kim, S.M.Lee, C.Choi, Y.B.Kim & G.Yoon, “Propagated Photon Detection at PC6 Irradiating along the Pericardium Meridian”, IEEE Lasers and Electro-Optics, Vol.2, 2001

[[9]]“Essentials of Chinese Acupuncture”, Compiled by: Beijing College of Traditional Chinese Medicine & etc., Foreign Language Press, 2nd Edition, 1993

[[10]] ن.ع.اسماعیلی، "آموزش طب سوزنی / دوره مقدمانی / یوهان بیشکو (J.Bischko)"، نشر پردیس، 1380خ

[[11]] A.K.Howe, H.M.Langevin, N.A.Bouffard, G.J.Badger, J.C.Iatridis, & A.K.Howe, “Dynamic Fibroblast Cytoskeletal Response to Subcutaneous Tissue Stretch Ex vivo and In vivo”, American Journal of Physiological Cell Physiology, Vol.288, 2005

[[12]] J.Dommerholt, O.M.del-Moral, C.Gröbli, “Trigger Point Dry Needling”, The Journal of Manual & Manipulative Therapy, Vol.14, No.4, 2006

[[13]]H.M.Langevin, E.E.Konofagou, G.J.Badger, D.L.Churchill, J.R.Fox, J.Opher, & B.S.Garra, “Tissue Displacement during Acupuncture Using Ultrasound Elastography Techniques”, ELSEVIER, Ultrasound in Medicine & Biology, Vol.30, No.9, Jul 2004

[[14]]C.Newbold, “Electrode-tissue Interface: Development and Findings of an in vitro Model”, Thesis for the habilitation the degree of Doctor of Philosophy,Sep2006

[[15]] J.L.Oschman, “Energy Medicine: The Scientific Basis”, Churchill Livingston, 1st publish, 2000

[[16]]Y.Ohmine, T.Morimoto2, Y.Kinouchi, T.Iritani, M.Takeuchi, M.Haku, & H.Nishitani, ” Basic Study of New Diagnostic Modality According to Noninvasive Measurement of the Electrical Conductivity of Tissues: A Fat Layer”, The Journal of Medical Investigation Vol. 51, 2004