.
يكشنبه 9 ارديبهشت 1403.

11- تاريخچه طب سوزني و طب چيني

 

1- تاريخچه آغازين طب سوزني در چين

   طب سوزني داراي تاريخچه اي روشن حدود 2000 سال است ولي برخي ازنويسندگان نيزادعاكرده اند كه از 4000 سال قبل طب سوزني در چين انجام شده است . چينيها معتقدند كه طب سوزني در دوره “ عصر سنگي “ شروع شد. زمانيكه از چاقوهاي سنگي يا ابزار آلات تيز كه به آنها “ Bian   “ گفته ميشد . براي سوراخ كردن و خارج كردن دمل ها استفاده مي گرديد . در حقيقت واژه چيني “ بيان “ به معني “ استفاده از سنگهاي لبه تيز براي درمان بيماري “ است و واژه امروزي “ Bi    “ كه در زبان چيني وجود دارد ، بيان كننده بيماري دردناك است . تقريباً واضح است كه از استفاده “ سنگهاي بيان “ براي درمان بيماريهاي دردناك گرفته شده است .

   ريشه طب چيني داراي تاريخچه اي پيچيده اي است و طب سوزني تنها نشان دهنده يك بعد از سيستم پزشكي آن مي باشد . اولين تلاش ثبت شده براي مفهوم سازي و درمان بيماريها به حدود 1500 سال قبل از ميلاد در طول سلسله شانگ بر مي گردد. پوسته لاك پشت هائي كه تاريخ آن زمان را نشان مي دهد پيدا شده است و تصور بر اين است كه از اينها براي پيشگويي در هنر شفا بخشي استفاده مي شده است . به نظر مي رسد كه پايه فلسفي بسياري از طب هاي آغازين چيني جستجو براي يافتن هارموني بين زندگان و نياكان مرده و ارواح خوب و خبيث كه بر روي زمين سكونت دارند بوده است .

 

2- پيشرفت فلسفه چيني

   دوره Warring States   يك زمان جالب و ويژه در تاريخ چين به حساب مي آيد و تاثير بسزايي بر تفكرات چيني داشته است . تائوئيسم و آئين كنفوسيوس بعنوان دو ايدئولوژي اصلي فلسفي ، در اين زمان بخشي از روند كلي تفكرات چيني را تشكيل دادند.

   آئين كنفوسيوس جايگاه اجتماعي شاهزاده و گدا را در جامعه چيني انكار كرد و امپراطور را خدا ناميد .اين جريان اساساً به سيستم فئودالي و استبدادي منجر شد كه امروزه نيز وجود دارد ولي به يك شكل تعديل شده .

   آئين كنفوسيوس به علم پزشكي لطمه وارد كرد چرا كه مخالف تغييير در آناتومي بدن و عمل جراحي بود ، يكي از اصلي ترين اصولش آن بود كه كل بدن انسان مقدس است و بايد در طول زندگي و حتي زمان مرگ كامل و بدون تغيير باقي بماند.

   پيروان آئين كنفوسيوس بر اين باور بودند كه تحويل دادن كامل يك فرد به “ نياكان “ بسيار مهم است و بهمين دليل يكي از ترسناك ترين روش هاي اعدام در چين باستان گردن زدن بود . طب سوزني و روش هاي مربوطه پاسخي منطقي به اين محدوديت بود ، چرا كه اين روش ها قادر بودند بيماري هاي داخلي را با ابزار خارجي درمان كنند.

   “ تائو “ در لغت به معني “ سبك “ ( راه و روش ) است و فلسفه تائوئيسم روش حفظ هارموني بين انسان و پيرامونش و بين اين دنيا و ماوراي آن است . “ تائو “ يا “ سبك “ ، منجر به خلق يك آئين جديد و مجزا به نام تائوئيسم شد ، ولي اساس فلسفه هاي طبيعت گرايانه اش بر تمامي تفكرات و مذاهب چيني ، حتي بودائيسم سايه افكند . بر اساس كتاب Book of changes   كه ميگويد “ يك يين ، يك يانگ  ، تائو ناميده مي شوند. يين و يانگ بخشهاي زيادي از تائو را تشكيل مي دهند . آئين تائوئيسم در طول دوره Warring States   رسمي شد و كتاب شعري با عنوان “ تائو “ كه به “ لائوتسو “ ( 500 سال قبل از ميلاد ) نسبت داده مي شود بسياري از مفاهيم اصلي اين فلسفه را شرح مي دهد.

   مفهوم سلامتي در آئين تائوئيسم عبارت است از تلاش براي دستيابي به هارموني كامل بين نيروهاي مخالف در دنياي طبيعي ، بين يين و يانگ است . اين آيين بر اين باور است كه تنها راه سالم بودن سازگاري با نيروهاي طبيعي در جهان و تبديل شدن به بخشي از ضرب آهنگ آنهاست . همچنين اين باور وجود دارد كه نيروهاي طبيعي به يكديگر وابسته اند ، زمين به باران وابسته است و باران به آسمان بستگي دارد كه آسمان نيز به نوبه خودش بدون زمين وجود نخواهد داشت . بهمين ترتيب يين بدون يانگ وجود ندارد و اين در حالي است كه اين دو مخالف هم هستند. مفهوم واحد ، اما در عين حال نيروهاي متضاد اداره كننده جريانات طبيعي ، بخش اصلي بسياري از تفكرات چيني است .

   در نگاه اول اينطور به نظر مي رسد كه اين مفاهيم ارتباط مستقيمي با توسعه سيستم پزشكي ندارند ، اما طب سوزني و توسعه آن ، تنها زماني بطور دقيق قابل فهم است كه خواننده شيوه برخورد طب سنتي چين را با سلامت و بيماري درك كند . در اصل سلامتي قابل قبول عبارت است از هارموني كامل بين نيروهاي يين و يانگ . اين موضوع نشان دهنده “ سبك “ يا تائو درست است . عدم هماهنگي و ناهارموني سبب بروز بيماري و مرگ ميشود.

   تائوئيسم يك فلسفه است كه هنر جزئي گرايي و مشاهدات دقيق را تحسين مي كند . همچنين تائوئيسم بخش اصلي پيشرفت و توسعه تفكر و دانش پزشكي چين بود ، چرا كه مجوز مشاهدات دقيق و جزء به جزء بر روي ساختار اندام و فعاليت آنها را صادر كرد .

  - تاريخچه آغازين طب سوزني در چين

   طب سوزني داراي تاريخچه اي روشن حدود 2000 سال است ولي برخي ازنويسندگان نيزادعاكرده اند كه از 4000 سال قبل طب سوزني در چين انجام شده است . چينيها معتقدند كه طب سوزني در دوره “ عصر سنگي “ شروع شد. زمانيكه از چاقوهاي سنگي يا ابزار آلات تيز كه به آنها “ Bian   “ گفته ميشد . براي سوراخ كردن و خارج كردن دمل ها استفاده مي گرديد . در حقيقت واژه چيني “ بيان “ به معني “ استفاده از سنگهاي لبه تيز براي درمان بيماري “ است و واژه امروزي “ Bi    “ كه در زبان چيني وجود دارد ، بيان كننده بيماري دردناك است . تقريباً واضح است كه از استفاده “ سنگهاي بيان “ براي درمان بيماريهاي دردناك گرفته شده است .

   ريشه طب چيني داراي تاريخچه اي پيچيده اي است و طب سوزني تنها نشان دهنده يك بعد از سيستم پزشكي آن مي باشد . اولين تلاش ثبت شده براي مفهوم سازي و درمان بيماريها به حدود 1500 سال قبل از ميلاد در طول سلسله شانگ بر مي گردد. پوسته لاك پشت هائي كه تاريخ آن زمان را نشان مي دهد پيدا شده است و تصور بر اين است كه از اينها براي پيشگويي در هنر شفا بخشي استفاده مي شده است . به نظر مي رسد كه پايه فلسفي بسياري از طب هاي آغازين چيني جستجو براي يافتن هارموني بين زندگان و نياكان مرده و ارواح خوب و خبيث كه بر روي زمين سكونت دارند بوده است .

 

2- پيشرفت فلسفه چيني

   دوره Warring States   يك زمان جالب و ويژه در تاريخ چين به حساب مي آيد و تاثير بسزايي بر تفكرات چيني داشته است . تائوئيسم و آئين كنفوسيوس بعنوان دو ايدئولوژي اصلي فلسفي ، در اين زمان بخشي از روند كلي تفكرات چيني را تشكيل دادند.

   آئين كنفوسيوس جايگاه اجتماعي شاهزاده و گدا را در جامعه چيني انكار كرد و امپراطور را خدا ناميد .اين جريان اساساً به سيستم فئودالي و استبدادي منجر شد كه امروزه نيز وجود دارد ولي به يك شكل تعديل شده .

   آئين كنفوسيوس به علم پزشكي لطمه وارد كرد چرا كه مخالف تغييير در آناتومي بدن و عمل جراحي بود ، يكي از اصلي ترين اصولش آن بود كه كل بدن انسان مقدس است و بايد در طول زندگي و حتي زمان مرگ كامل و بدون تغيير باقي بماند.

   پيروان آئين كنفوسيوس بر اين باور بودند كه تحويل دادن كامل يك فرد به “ نياكان “ بسيار مهم است و بهمين دليل يكي از ترسناك ترين روش هاي اعدام در چين باستان گردن زدن بود . طب سوزني و روش هاي مربوطه پاسخي منطقي به اين محدوديت بود ، چرا كه اين روش ها قادر بودند بيماري هاي داخلي را با ابزار خارجي درمان كنند.

   “ تائو “ در لغت به معني “ سبك “ ( راه و روش ) است و فلسفه تائوئيسم روش حفظ هارموني بين انسان و پيرامونش و بين اين دنيا و ماوراي آن است . “ تائو “ يا “ سبك “ ، منجر به خلق يك آئين جديد و مجزا به نام تائوئيسم شد ، ولي اساس فلسفه هاي طبيعت گرايانه اش بر تمامي تفكرات و مذاهب چيني ، حتي بودائيسم سايه افكند . بر اساس كتاب Book of changes   كه ميگويد “ يك يين ، يك يانگ  ، تائو ناميده مي شوند. يين و يانگ بخشهاي زيادي از تائو را تشكيل مي دهند . آئين تائوئيسم در طول دوره Warring States   رسمي شد و كتاب شعري با عنوان “ تائو “ كه به “ لائوتسو “ ( 500 سال قبل از ميلاد ) نسبت داده مي شود بسياري از مفاهيم اصلي اين فلسفه را شرح مي دهد.

   مفهوم سلامتي در آئين تائوئيسم عبارت است از تلاش براي دستيابي به هارموني كامل بين نيروهاي مخالف در دنياي طبيعي ، بين يين و يانگ است . اين آيين بر اين باور است كه تنها راه سالم بودن سازگاري با نيروهاي طبيعي در جهان و تبديل شدن به بخشي از ضرب آهنگ آنهاست . همچنين اين باور وجود دارد كه نيروهاي طبيعي به يكديگر وابسته اند ، زمين به باران وابسته است و باران به آسمان بستگي دارد كه آسمان نيز به نوبه خودش بدون زمين وجود نخواهد داشت . بهمين ترتيب يين بدون يانگ وجود ندارد و اين در حالي است كه اين دو مخالف هم هستند. مفهوم واحد ، اما در عين حال نيروهاي متضاد اداره كننده جريانات طبيعي ، بخش اصلي بسياري از تفكرات چيني است .

   در نگاه اول اينطور به نظر مي رسد كه اين مفاهيم ارتباط مستقيمي با توسعه سيستم پزشكي ندارند ، اما طب سوزني و توسعه آن ، تنها زماني بطور دقيق قابل فهم است كه خواننده شيوه برخورد طب سنتي چين را با سلامت و بيماري درك كند . در اصل سلامتي قابل قبول عبارت است از هارموني كامل بين نيروهاي يين و يانگ . اين موضوع نشان دهنده “ سبك “ يا تائو درست است . عدم هماهنگي و ناهارموني سبب بروز بيماري و مرگ ميشود.

   تائوئيسم يك فلسفه است كه هنر جزئي گرايي و مشاهدات دقيق را تحسين مي كند . همچنين تائوئيسم بخش اصلي پيشرفت و توسعه تفكر و دانش پزشكي چين بود ، چرا كه مجوز مشاهدات دقيق و جزء به جزء بر روي ساختار اندام و فعاليت آنها را صادر كرد .

آخرین اخبار سایت